راه روشن

إهدنا الصراط المستقیم

راه روشن

إهدنا الصراط المستقیم

راه روشن

اللهم کن لولیک الحجةبن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیاٌ و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.

حوری کرمی

بهائی زاده شیرازی که در سال 1378 رسماً از تشکیلات تبری جست او بعد از این که مسلمان شد توسط شوهرش همراه دو فرزندش طرد و آواره کوچه و خیابان شد. تشکیلات شوهرش را به استرالیا فرستاد تا کاملا ازآن ها دور باشد و به آن ها سخت بگذرد، اما این خانم با سعی و تلاش خود یک نانوائی کوچک راه اندازی می کند تا امورات خودش و دو فرزند کوچکش را بگذراند ولی راه درستی که بعد از سال ها بدست آورده را از دست...


ندهد. خانم کرمی آن قدر عاشق آقا صاحب الزمان و ائمه (علیهم السلام) شده بود که کاروان زیارتی راه می اندازد به قم و جمکران و مشهد و عاقبت هم در راه برگشت از جمکران تصادف می کند و به دیار باقی می شتابد.

این بانوی تازه مسلمان همراه دو فرزند 10 و 15 ساله خود پس از اعلام برائت از فرقه ضاله بهائیت توسط همسر بهائی اش از خانه بیرون و آواره کوچه و خیابان شد، او سال های بسیاری را در رنج و سختی سپری کرد اما هیچ گاه از انتخاب راهی که در پیش گرفته بود پشیمان نشد حتی لحظه به لحظه بر اعتقاد و ایمانش به دین اسلام و مذهب حقه شیعه افزوده شد.

خانم کرمی حتی با پختن نان و کار در نانوایی نیز عشق و شورش را نسبت به اسلام، تشیع و مولایش صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نشان می داد، چرا که صبح روزهای جمعه با این نیت که مردم مسلمان برای خواندن دعای ندبه از خواب بر می خیزند و صبحانه می خورند نان صلواتی توزیع می کرد.اقدامات:

این شیرزن برای کمک به قربانیان فرقه ضاله بهائیت و آگاهی و شفاف سازی برای جوانان مسلمان در مورد دامی که بهائیت بر سر راه آنان قرار می دهد خاری در چشم تشکیلات بهائیت بود.

نقطه اوج داستان زندگی خانم کرمی آنجاست که او علاقه عجیبی به امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در دل داشت و در مدتی که مسلمان شده بود بارها به مسجد مقدس جمکران رفته بود و سرپرست چندین کاروان سفر به مشهد و قم بود، او در مرداد ماه سال 1390 تصمیم می گیرد این بار به تنهایی به پابوس امام هشتم برود و در مسیر برگشت با امام زمان خود در مسجد مقدس جمکران خلوت کند. عشق به خدا و اسلام آن قدر در وجودش شعله دوانده بود که گویی از خدا خواسته بود او را هر چه زودتر پیش خود ببرد، حوری کرمی در چهارم ماه رمضان سال1432 در مسیر برگشت از شهر قم و مسجد مقدس جمکران تصادف می کند و به آرزوی درونی اش می رسد. تشییع جنازه او در زادگاهش شیراز برگزار می شود، تشییع جنازه ای با شکوه، مراسمی در خور و شأن یک مسلمان واقعی؛ اطرافیانش همه از رفتن او غصه دار و داغدارند و بسیاری به حالش غبطه خوردند. اکنون بر روی سنگ قبرش نوشته اند:

فرزند، روح الله بهائی زاده ای بود که عاقبت به خیر شد و مسلمان مرد.

ایشان قبل از رفتن به جمکران خواب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دیده بود.

منابع :

1-    baha19 .mihanblog.com

2-    www.irdc.ir

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی