عکس العمل رضاخان در مقابل بهائیت
دوره پهلوی، دوران طلایی بهائیت شمرده می شود. ذر این زمان بود که بهائیت به اوج خود رسید؛ در برهه ای از آن زمان تعداد بهائیان به سه برابر رسید و هیچ بهائی بیکاری پیدا نمی شد و همه در ارگان های دولتی به کار مشغول بودند زیرا دولت آن وقت نخست وزیری به نام...
هویدا داشت که خود از بهائیان بود و تمام تلاش خود را برای به قدرت رساندن بهائیت داشت.
بهائیت از ابتدای دوران پهلوی در آن دولت حضور داشت و رضا خان از حضور آن ها در دولت و ارتش استفاده می کرد:
«در آن زمان [زمانی که محمد رضا و فردوست در دوره دانشکده افسری حضور پیدا کردند] رضا خان شخصی را به عنوان آجودان مخصوص ولیعهد انتخاب کرد به نام صنیعی، صنیعی در آن زمان سرگرد بود و از بهائی های طراز اول بود او بعد ها سپهبد شد و مدتی وزیر جنگ و مدتی متصدی یک وزارت خانه دیگر بود، صنیعی در تمام دوران ولیعهدی محمد رضا آجودان[1] مخصوص او بود و در تمام مسائل بازرسی و حتی در زندگی خصوصی ولیعهد (البته نه خیلی خصوصی) مشارکت داشت»[2]
آن چه که مهم تر است این است که رضا شاه با توجه به بهائی بودن او دست به این اقدام زد:
«مسلماً رضا خان به بهائی بودن صنیعی توجه داشت و این مسأله در دربار پهلوی، به ویژه بعداً که نقش تیمسار ایادی را خواهیم دید، قابل توجه است».[3]
«اصولا رضا خان نیز با بهائیت روابط حسنه داشت... صنیعی بعد ها بسیار متنفذ شد و در زمان علم و حسنعلی منصور و به خصوص هویدا به وزارت جنگ و وزارت خوار بار رسید...»
[1] -لغت نامه دهخدا: آجودان (فرانسوی) صاحب منصبی معلوم در نظام؛ نایب .لغت نامه معین:1 - افسری که در خدمت افسر عالی رتبه باشد. 2 - (عا.) آژان، مأمور پلیس
[2] - ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ج 1، ص 56
[3] - ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ص 57