شستشوی مغزی در بهائیت
[زمانی که] معلم مهد کودک بهائیان شدم... برنامههایی که به من میدادند تا به بچهها بیاموزم کاملا در راستای شستشوی مغزی آن ها بود و من... میدیدم که چگونه...
از 3 سالگی، کودکان را نسبت به اسلام و مسلمانان بدبین میکردند و... مغز کوچک آن ها را با خرافات و اوهامی که ارمغان... بهاء و عبدالبهاء بود پر میکردند و چگونه با آوردن مثال ها و بیان داستان هایی، آنان را از خارج شدن از بهائیت میترساندند و با [وجود] این ترس و وحشتی که در دل کودکان از انتخاب راهی به جز راه بهاء میانداختند و با وحشتی که آنان از طرد شدن و اخراج شدن از خانه و خانواده داشتند، شعار بیاساس «تحری حقیقت» را سر میدادند و به ظاهر وانمود میکردند که بهائیان در پانزده سالگی پس از تحری حقیقت میتوانند راه خود را انتخاب نمایند...، در حالی که هیچ کدام از بهائیان حق نداشتند... کتاب های سایر جوامع را مطالعه کنند، حق نداشتند کتاب های ردیه را که بیشتر، بهائیان مسلمان شده آن ها را نوشته بودند مورد مطالعه قرار دهند...
منبع: خاطرات یک نجات یافته، (مهناز رئوفی- برگشته از بهائیت) مبحث شستشوی مغزی کودکان
تمدن بدلی bornos.blog.ir