راه روشن

إهدنا الصراط المستقیم

راه روشن

إهدنا الصراط المستقیم

راه روشن

اللهم کن لولیک الحجةبن الحسن صلواتک علیه و علی آبائه فی هذه الساعة و فی کل ساعة ولیاٌ و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا.

منوچهر خان گرجی کیست؟


منوچهر خان گرجی معتمد الدوله، اصلا اهل گرجستان روسیه و ارمنی و مسیحی است. پیشینه‏ ی او به سال 1209 هجری قمری باز می ‏گردد. در آن سال، او در شمار اسیرانی بود که آقا محمد خان قاجار از تفلیس به ایران می‏ آورد. بر اثر کیاست و کفایت و چه بسا مأموریتی که از جانب دستگاه اطلاعاتی امپراطور روس به عهده داشت، در دستگاه حکومتی قاجار پیشرفت شایانی می‏ کند و از عناصر با نفوذ دربار قاجار می‏ گردد؛ تا جایی که...

بین سال های 1254 و 1257 تا سال 1263 حاکم مقتدر اصفهان می ‏شود. درباره ‏ی ویژگی ‏های او گفته ‏اند که مردی بود مدیر و مدبر و در عین حال بسی ستم گر و سخت گیر و سنگ دل.

در دوران حکومتش همانند بسیاری از حاکمان آن زمان ایران، ثروت هنگفتی می ‏اندوزد و از ثروتمندان به نام ایران به شمار می ‏آید. وی مؤسس چاپ خانه‏ ای در تهران می‏ شود که به «چاپ خانه‏ ی معتمدی» شهرت داشت.[1]

وی کسی است که علیمحمد شیرازی (باب) را در اصفهان مورد حمایت قرار داد:

«ملاحسین بشرویه ای، منوچهر خان معتمدالدوله، حاکم اصفهان را تشویق کرد که باب را نزد خود فرا خواند[2]. از طرفی، شیراز به بیماری وبا آلوده و کنترل شهر از دست حسین خان (حاکم شیراز که باب را حبس کرده بود) خارج شد. بنا بر این باب، فرصت را مغتنم شمرد و روی به اصفهان نهاد و مدتی را در خانه معتمدالدوله (موچهر خان گرجی) سپری کرد.

منوچهر خان، گرچه به مسلمانی تظاهر داشته؛ اما در واقع به اسلام بی اعتقاد بود. نبیل زرندی در تاریخ خود به نقل از منوچهر خان می نویسد:

«... من تا کنون دیانت اسلام را قلبا معتقد نبودم و اقرار و اعتراف جازم به صحت اسلام نداشتم. بیانات این جوان (اشاره به باب) مرا قلبا به دیانت اسلام وادار کرد و این جوان (اشاره به باب) حقیقت اسلام را به من نشان داد.»[3]

بر اساس قرائنی که در تاریخ مشهود است وی سعی داشت از علیمحمد شیرازی به عنوان وسیله ای جهت تفرقه بین مسلمانان و نیز، ضعیف کردن قدرت علما استفاده کند.

وی باب را در بهترین اتاق از عمارت خورشید جای داد و خود، امور وی را بر عهده داشت.[4]


[1] - بهائی پژوهی، جای پای تزار، ص 10

[2] - هما ناطق، راه یابی فرهنگی، 1988، ص 64

[3] - بهرام افراسیابی، تاریخ جامع بهائیت (نوماسونی)،ص 174

[4] - همان 180

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی